I________LOVE_________YOU
 
قالب وبلاگ


با همه ی ......دنـیـــــ ـــا ........قهـــــ ـرم

 

 


... امــــــــــا.. ....... تــــــــــو .............صد ایــــــمـ کــن .........

 


بـــــــــرمـے گـــــــــــــر دم . . .

[ دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, ] [ 7:46 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

شنيده بودم "پــــا" ، "قــلب دوم" است...


امّا باور نداشتم...


تا آن زمان كه فهميدم،


وقتی دل مانـــدن ندارم،


پای ایستادن هم نيست...

[ دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, ] [ 7:41 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

 

حرفهایم را تعبیر میکنی، سکوتم را تفسیر…

 


دیروزم را فراموش، فردایم را پیشگویی

 


به نبودنم مشکوکی، در بودنم مردد…

 


از هیچ گلایه میسازی و از همه چیز بهانه…


من کجای این نمایشم؟

[ دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, ] [ 7:38 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه....


يعني واقعن عاشقشه
.
.
.
اما ....
.
.
.
وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه
.
.
.
.
.
یعنی هیچ وقت دیگه نمیتونه...


دختر دیگه ای رو مثل اون دوست داشته باشه ...

[ دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, ] [ 7:36 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

 

مدت هاست كه ديگه بريدم، دلم تنگ شده براي آسودگي ها،

 

ديگه عبور كردم از عشق قديم، ديگه گذشتم درد نميكنه،

 

همه ميگن عشق اول يه چيز ديگه س اما من ميگم مهم نيست

 

كه عشق اولت كيه مهم اينه كه عشق آخر و هميشگي ت كيه.


دلم ميخواد عاشق بشم يه عاشقي درست و حسابي

يه رها شدن قشنگ مثل بيدهاي مجنون

دلم ميخواد به ديوار تكيه بدم نه باد....

[ دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, ] [ 7:29 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 6:48 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 6:47 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 6:45 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

اگر به کسی بيش از حد بها دهى

ديگر براى داشتنت تلاش نميكند


نگاهش سرد ميشود!


كلامش بى روح


و دستانش يخ زده


حرفهايش بوى دل مردگى ميگيرد!


و آغوشش بوى هوس...! ღ

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 1:44 قبل از ظهر ] [ رها ] [ ]

امروز كه از خواب بيدار شدم


از خودم پرسيدم: زندگي چه مي گويد؟


جواب را در اتاقم پيدا كردم


سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!


...پنجره گفت: دنيا را بنگر!


ساعت گفت: هر ثانيه باارزش است!


آيينه گفت: قبل از هر كاري، به بازتاب آن بينديش!


تقويم گفت: به روز باش!


در گفت: در راه هدف هايت، سختي ها را هُلبده و كنار بزن!


زمين گفت: با فروتني نيايش كن

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 1:43 قبل از ظهر ] [ رها ] [ ]

نامم را پاک کردی،یادم را چه می کنی؟!


یادم را پاک کنی،عشقم را چه می کنی؟!


اصلا همه را پاک کن...


هر آنچه از من داری...


از من که چیزی کم نمی شود...


فقط بگو با وجدانت چه می کنی؟!


شاید...؟!


نکند آن را هم پاک کرده ای؟!!


نه!!!شدنی نیست...


نمی توانی آنچه را نداشتی پاک کنی!!!

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 1:42 قبل از ظهر ] [ رها ] [ ]

 

سـکوت" خطرناکتر از "حـرفهای نیشدار" است!

 


بـــدونِ شَـك کسی کــــه "سُکــوت" مـی کــند،


روزی حرفهایش را سرنوشت به شما خواهدگفت ...

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 1:40 قبل از ظهر ] [ رها ] [ ]

روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند


همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند


ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند


گرگ هايي كه لباس پدري مي پوشند


آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند


عشق ها را همه با دور كمر مي سنجند


خوب طبيعيست كه يكروزه به پايان برسد


عشق هايي كه سر پيچ خيابان برسد

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 1:37 قبل از ظهر ] [ رها ] [ ]

 

التماس مال دیروز بود !

 


مال وقتی که ساده بودم !

 


امروز . . .می خواهی بروی ؟

 


هیس !


فقط خداحافظ . . . !

[ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ] [ 1:32 قبل از ظهر ] [ رها ] [ ]

صد بار دلم میخواست برم این بارم یکیش
ولی این دفعه جدی جدی میرم بدون حرف پیش
پیش تو بودن یا نبودن مگه فرقی هم داره
تازه وقتی رفتم میفهمی دنیات یه چیزی کم داره
یادته همش بهم میگفتی که فراموش کردن خیلی آسونه
حالا بشینو تماشا کن از تو دیگه هیچی تو خاطرم نمیمونه
هر چی از تو بود تمومه دیگه شونه هات جای من نیست
توی مسیر سرنوشتت از این به بعد رد پای من نیست
یادته همش بهم میگفتی که فراموش کردن خیلی آسونه
حالا بشینو تماشا کن از تو دیگه هیچی به خاطر نمیمونه
خوب منو به خاطرت بسپار این منی که رو به روته
تماشا کن رفتن کسیو که بعد از این دیدنش آرزوته
تو خودتو به خواب زدیو نمیتونم از این خواب زمستونی بیدارت کنم
تو برگترین اشتباه زندگیم بودی که دیگه نمیخوام تکرارت کنم
یادته همش بهم میگفتی که فراموش کردن خیلی آسونه
حالا بشینو تماشا کن از تو دیگه هیچی به خاطرم نمیمونه
هر چی از تو بود تمومه دیگه شونه هات جای من نیست
توی مسیر سرنوشتت از این به بعد دیگه رد پای من نیست

[ پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, ] [ 11:29 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

شكسپير ميگه: خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني ...

خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد ! 

خيانت تنها اين نيست كه دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ...

خيانت ميتواند جاري كردن اشك بر ديدگان معصومي باشد!

 

[ پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, ] [ 6:40 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]


گاهی یک ها، دنیا را زیرو رو می کنند.

 می شود تنها با یک محبت، عشق را برای دنیا معنا کرد
 تنها با یک بخشش، تمام هستی را از آن خود کرد
 با یک گذشت، نفرت ها را به دوستی ابدی مبدل کرد
 و تنها با یک لبخند در قلب ها جاودانه شد


 اما تو ای مهربانم!
             میدانی! وقتی لبخند بر لبانت نقش می بندد،
                                            دنیا دیگر، برایم معنایی نمی یابد.
              
[ شنبه 9 دی 1391برچسب:, ] [ 9:28 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]

    


تکیه اش بر دیوار و با تنهاییش سر می کرد، دلش خیلی گرفته بود و تنهایی امانش نمیداد.

طاقتش تمام شد و شروع به بد گفتن از خدا کرد، آنقدر گله کرد و بد گفت که خستگی وجودش را فرا گرفت

انگار باید در تنهایی خود می سوخت و می ساخت. سر بر زانوهایش گذاشت و دل به تنهاییش سپرد.

احساس اینکه هیچکس دردش را نمی فهمد سخت آزارش می داد و در ذهنش حرفهایش را مرور می کرد

در میان این افکار، ناگهان! گرمی دستانی را بر شانه هایش حس کرد که با لطافت و مهربانی صدایش می زد:

ای عزیزترینم از چه دردمندی؟ و از چه دلت گرفته ؟!

مهربانم بگو، هر آنچه را که بر دلت سنگینی می کند بگو..

صدایش خیلی آشنا بود گویی که بارها این صدا را شنیده است، نگاهش را به نگاهش گره زد، باورش نمی شد، انگار تمام عمر در کنارش بود و تمام عمر، او بود که دردهایش را تسکین میداد..

بغض امانش را بریده بود، دگر طاقت نیاورد، سر بر شانه هایش انداخت و تا می توانست گریه کرد و در آغوش گرمش آرام گرفت.

گذشت...

انگار زندگی جدیدی را آغاز کرده و دوباره امید و نشاط در زندگیش جاری شده.

زندگی را آغاز کرد و فراموش کرد آنکه را که همیشه فراموش می کرد.

و خدا در حالی که خیسی اشکها را بر شانه هایش حس می کرد همچنان به او لبخند میزد.

 


 

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:, ] [ 9:27 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]


با توام ، باتو، خدا
يک کمي معجزه کن
چند تا دوست برايم بفرست
پاکتي از کلمه
جعبه اي از لبخند
نامه اي هم بفرست

 

 

 

 

 

خدايا من را که آفريدي گارانتي هم داشتم؟؟!ديگر کار نمي کند دلم!

رد پاهايم را پاک مي کنم
به کسي نگوييد
من روزي در اين دنيا بودم.
خدايا
مي شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام …!

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:, ] [ 6:39 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]


تا کنون راجع به رابطه دو چشم خود با یکدیگر فکر کردین ؟؟

هیچگاه یکدیگر را نمی بینند.
با هم مژه می زنند.
با هم حرکت می کنند.
با هم اشک می ریزند....
با هم می بینند.
با هم می خوابند.
با هم شراکت و ارتباط عمیق حسی دارند.

ولی وقتی یک زن را می بینند،
یکی چشمک می زند و دیگری نمی زند!

پس نتیجه می گیریم که زن توانایی قطع هر ارتباطی را دارد

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:, ] [ 6:33 بعد از ظهر ] [ رها ] [ ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

سلام دوست عزیز.به خاطر اینکه به وبلاگم سر زدی ممنونم ازت.و خوشحال میشم نظر های گلتونو بخونم پس نظر یادت نره جیگر.موفق باشی
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ___I LOVE U___ و آدرس loveface.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 97
بازدید کل : 26697
تعداد مطالب : 280
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



ابزار وبلاگنویسان