وقتی به پایان "من و تو" اندیشیدی
باورت نبود که پایان من و تو فقط پایان "ما" نیست
آغاز دنیایی است بی "ما"
و دنیا بدون "ما "
پر است از هزاران "من و تو" ی تنها!
I________LOVE_________YOU
|
سلام به دوستای گلم ممنونم از اینکه به وبلاگم سر میزنید.میخوام حرف دلامو بزنم شاید یکم آروم شدم چند وقته دلم گرفته از دنیا بیزار شدم دیگه نمیخوام زندگی کنم بازم شدم رهای سابق که از دنیا بریده بود الانم بریدم.نمیدونم چرا اینجور میشه همه چی که داره خوب میره یهو همه چی خراب میشه شایدم از همون اول خوب نبوده من مثل همیشه چشامو بستم.من خیلی سادم همه چی رو زود راحت ساده باور میکنم. فکر میکنم همه هم مثل من ساده ،صادق ، رو راستن ولی اینطور نیست.من خیلی سر این سادگیم ضربه خوردم و گفتم آخریشه ولی بازم .... چرا خدایا ...........چرا خودت میدونی چی میگم.......... در تمام لحظه هایم تکرار میشوی
زندگی تمامش خطای دید است من تو را می بینم و تو مرا نمی بینی!... ارزش بودنت را همیشه از اندیشه ی یک لحظه نبودنت می توان فهمید ... مشــروب؟؟ نه ممنــونم... آنــہــایی که به جــای فـریـــاد زدטּ ، سکوت می کننــد
رفت؟؟ محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم؛ کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام ، یه باشگاه زیبایی افکار هم داشتیم ؛ مشکل امروز ما اندام ها نیستن ، افکارها هستن
::
من که نقاشی ام تعریفی ندارد
لاک غلط گیر را برمی دارم و “تو” را از تمام خاطراتم پاک می کنم …
دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره
چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند می زنم فکر میکنی خرم .
دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم
رفته ای؟؟؟ هميشــــــه بهتـــرين ها براي مـــن است یادمون باشه...یادمون باشه که...
يادمون باشه كه هيچكس رو اميدوار نكنيم بعد يكدفعه رهاش كنيم چون خرد ميشه ميشكنه و آهسته ميميره . يادمون باشه كه قلبمون رو هميشه لطيف نگه داريم تا كسي كه به ما تكيه كرده سرش درد نگيره يادمون باشه قولي رو كه به كسي ميديم عمل كنيم . يادمون باشه هيچوقت كسي رو بيشتر از چند روز چشم به راه نذاريم چون امكان داره زياد نتونه طاقت بياره . يادمون باشه اگه كسي دوستمون داشت بهش نگيم برو نميخوام ببينمت چون زندگيش رو ازش ميگيري... یادمون باشه که دل کسی رو نشکنیم. چون دیگه هیچوقت خوب نمیشه...
چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت گرفته به جاش یه زخم همیشگی به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه نفرت بشی ـ حس کنی هنوزم دوسش داری چه قدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیوار تکیه بدی که یـک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له بشه چه قدرسخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی بهش بگی چه قدر سخته وقتی پیشته سرتو بندازی پایین و آروم اشک بریزی چون دلت براش تنگ شده، اما آروم اشکاتو پاکنی تا متوجه نشه... چون حتما فکر می کنه دیوونه ای! چه قدر سخته وقتی پشتـت بهشه دونه های اشک صورتت رو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز دوسش داری چه قدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگران ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت زیر لب آروم بگی: گل من! باغچه نو مبارک...
برای خودت زندگی کن،
دلتنگی هایم که یکی دوتا نیست...
وانم بنوسم هر چند که باید از خیلی چیزها بنویسم و شاید تو بعدها برایم خیلی چیزها بگویی عادت ...!
|
|